خـــــــــــــــــــان کوچولو در حال خوردن بستنی
دیشب وقتی از چابهار برگشتیم کمیل با عموش رفت نیکشهر
ما هم از فرصت استفاده کردیم و یه بستنی خریدیم
کیان جون هم خواب بود وقتی رسیدیم خونه بیدار شد و ظرف منو برداشت واسه خودش
مثل یه خان نشت و شروع کرد به خوردن بستنی
جالب اینجا بود که تا پایان بستنی زستشو عوض نکرد
مگی نه نگاه کن
قربونش برم قاشقشم برعکسه
اینجا قاشقشو درست بداشت
اینم یه عالمه بستنی
نگاش کن چقد قشنگ نگاه می کنه
کلی تلاش می کرد تا بتونه بستنی برداره
اینجا دیگه از بس بستنیش زیاد بود خودشم نمی خواست بخوره
نوش جونت مامان جون
قربون این زست شاه کوچولو برم که تغییر نمی کنه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی