تعامل کیان و کمیل تو ماشین
اینجا آماده شده بودیم بریم بیرون که آقا کیان رفت تو ماشین
داداش کمیلشم رفت کنار داداش تا سرگرمش کنه
اما کیان نمی خواست کمیل کنارش باشه به همین خاطر با جیغ زدن اونو از خودش دور کرد
اینجا خواست با کیف میمیونش بازی کنه
اما خیلی زود ازش ترسید و جیغ زد که برش دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی