كميل و كيان

امروز كيان رفته بود تو اتاق خواب وقتي خواست بياد بيرون درب اتاقو برو خودش بسته و پشت در ايستاده بود بعدم  شروع به گريه كرد هرچي درو هل مي دادم كه به عقب بره نمي رفت و گريه هاش بيشتر مي شد مجبور شدم كمي بيشتر هلش بدم افتاد ولي وقتي بغلش كردم ساكت شد

كيان چند روز ديگه ده ماهش تموم ميشه و حالا به راحتي مي استد و با كمك وسايل به راحتي راه مي رود ديروز براي اولين بار به تنهايي ايستاد و چند قدم راه رفت و اين باعث خوشحالي ما شد .خودشم هم خيلي ذوق كرده بود به ادامه مطلب هم سري بزنيد. اينم عكسهاي ديگه ...

كيان از الان مي خواد راننده بشه ببين چه قشنگ رانندگي مي كنهوقتي سوار ماشين ميشه حسابي ورجه ووجه مي كنه كه بره سمت فرمون اينم تصاويريش براي ديدن بقيه تصاوير ادامه مطلب را كليك كنيد رانندگيش هم خوبهببين بدون نگاه كردن رانندگي ميكنه ...

حسنا عشق خاله براي اولين بار اومده تولد كميل   لطفا براي ديدن عكسها به ادامه مطلب برويد ببين نگاههاي متعجبشو چي مگه تا حالا تولد نرفتم اولين باره خيلي خوبه دوست دارم بزرگ بشم ببين چطور اب دهنش راه افتاه انگاري خيلي خوشش اومده دايي ها و خاله مطهره دلتون بسوزه من اولين بار كه رفتم تولد خيلي بهم خوش گذشت اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووونه دلت.................................................ون بسسسسسسسسسسسسسسسسسسسوزه     ...

كيان براي اولين بار تو حمام گريه نكرد ببين اينم عكساش   اينم بعد از حموم     ...

پسرم هم زمان سه تا كار انجام ميده ببين     كتاب مي خونه تلوزيون مي بينه تازه خواركي هم مي خوره ببين چقدر قشنگ كتاب مي خونه   ...

ديروز بچه رو دادم تا باباش نگه داره بابا مشغول كاري مي شه و كيان كه تازه مي تونه سرپا وايسته را به حال خودش رها كرده و ب صورت به زمين خورده ...