کیان با ظرف غذایش
چند وقتی بود پست جدید نذاشتم کلی مهمان نداشتم پدرو مادر شوهرم با دو تا خواهراش اومده بودن خونمون حالا مهمونا رفتن و یه مقدار وقت آزاد دارم
بچم چون عادت داره هر جا میره ظرف غذا رو با خودش ببره امروز با باباش رفته بود تو محوطه ظرف غذاشم که ریختخ بود با خودش برده بود بابایی هم یه عکس ناب ازش گرفته بود
ببین چقدر نازه
اینجا می خواستم برم پایین اما چون می ترسیدم باباجونو صدا زدم کمکم کنه
قشنگه مگه نه
خالم عاشق این جور عکساست مگه نه خاله جون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی