كميل و كيان

این منم کیان رفتم روی میز ببینم قدم چقد بلند میشه اما بعدش ترسیدم گریه شدم خواستم که کمکم کنن   کلی نق زدم و گریه کردم  اما نتیجه ای نگرفتم گفتم بهتر کمی فکر کنم بعد داداشم دلش سوخت و اومد کمکم ممنون داداش گلم . کمک  ممنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون داداشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی.......و ...

اینجا من رفتم خونه بابابزرگ و عزیزجون زاهدان خاله کلی شکلک سرم در آورد اینجا من برای خاله ناز کردم خوب چیه گرسنم شده بود می خواستم آب میوه بخورم بعدم با خاله رفتیم پیاده روی کلی تو خیابون دویدم   ...

کیان اومده زاهدان و با کلاه دایی عکس یادگاری گرفت .     ...

     کیان برای اولین بار خودش به تنهایی غذا خورد و تمام هیکلشو پر از غذا کرد . ...

روز تولدش اینقدر گریه کرد و مار رو اذیت کردکه حتی نذاشت ازش یه عکس خوب بگیریم ولی با اون حالم چند تا عکس از تولدش داریم براتون می زارم    این نمایی از تزیین اتاق این هم کیک تولد کیان که البته قناد اشتباهی درست کرده بود قبل از برگزاری تولد گرفت خوابید وقتی بیدار شد کادوهاشو باز کردیم   اینم کادوی خاله محدثه ...

امروز روز تولد كميله دققيقا 6سال پيش روز سه شنبه ساعت 2:30 دقيقه ظهر به دنيا اومد حالا بهد از 6سال اينم عكسش   لطفا يراي ديدن عكسها به ادامه مطلب مراجعه كنيد اينم كيك تولد نمايي از تزيين اتاق چهره نگران كميل قبل از  ورود مهمانان اينم شادي كميل انتظار براي فوت كردن شمع اينم فوت كردت شمع هاي خاموش فقط براي دلخوشي نگاههاي ملتمسانه دادش براي هديه كميل حلقه شادي دوستان كميل اينم نمونه اي بارز  از ضرب المثل هاي ايراني  (تا پول داري رفيقتم قربون بند كيفتم) اينم آخر عاقبت جشن تولد و بي دندون شدن كميل   تولدت مبارك ان شالله زنده باشي &nbs...

كميل و كيان باهم ديگه رفتن حموم تا كمي آب بازي كنند اينم عكساشون ...

كميل و كيان داخل ماشين ببينيد چكار مي كنند امان از دست اين كيان ببين كجا رفته اينم كميل  عكسهاي ديگه در ادامه مطلب   اينمآخريش قشنگه مگه نه ...

امروز كيان رفته بود تو اتاق خواب وقتي خواست بياد بيرون درب اتاقو برو خودش بسته و پشت در ايستاده بود بعدم  شروع به گريه كرد هرچي درو هل مي دادم كه به عقب بره نمي رفت و گريه هاش بيشتر مي شد مجبور شدم كمي بيشتر هلش بدم افتاد ولي وقتي بغلش كردم ساكت شد