شیطنت های کیان
اینجا خاله جون میز تلوزیون یه خورده فاصله داره با دیوار شما رفتی پشتش ما بت خندیدیم بعد همش توپ تو مینداختی که به بهونه توپ بری و ما بت بخندیدم دیگه اخرش گیر کردی
و گریه شدی بعد اومدی مثه یه اقای باشخصیت نشستی
اینم ژست داداش کمیل که همیشه دوست داره پلیس بشه
بعد لباس عوض کردیمو رفتیم بازار برگشتیم بعد کلی فضولی یه خواب راحت 2 نفره
فعلا تا بعد بای بای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی